انتخاب ماشین آلات و ادوات کشاورزی
کنار هم قرار دادن ادوات در یک سیستم ایده آل مدیریت ماشین آلات، کار آسانی نیست. ادواتی که در یک سال بهترین عملکرد را دارند ممکن است سال بعد به دلیل تغییر در شرایط آب و هوایی یا شیوه های تولید محصول، خوب کار نکنند. پیشرفت در طراحی و تولید ممکن است تجهیزات قدیمی را منسوخ کند. بعلاوه اینکه تعداد هکتار قابل کشت یا مقدار نیروی کار موجود ممکن است هر ساله تغییر کند.
از آنجایی که بسیاری از این متغیرها غیرقابل پیش بینی هستند، هدف یک مدیر ماشین آلات خوب باید داشتن سیستمی باشد که به اندازه کافی انعطاف پذیر بوده تا بتواند با طیف وسیعی از شرایط آب و هوایی و محصول سازگار شود و در عین حال هزینه های بلندمدت و خطرات تولید را به حداقل برساند. برای دستیابی به این اهداف باید به چند سوال اساسی پاسخ داد.
عملکرد ماشین
اولاً، هر قطعه از ماشین آلات باید تحت شرایط مختلف مزرعه ای، عملکرد قابل اعتمادی داشته باشد. ادوات خاک ورزی باید ضمن حفظ رطوبت، از بین بردن رشد اولیه علف های هرز و به حداقل رساندن پتانسیل فرسایش خاک، بستر بذر رضایت بخشی را آماده کنند. کارنده ها و بذکارها باید محل قرارگیری و تراکم بذر ثابت و همچنین آفت کش ها و کودها را به درستی اعمال کنند. تجهیزات برداشت باید غلات تمیز و سالم را برداشت کنند و در عین حال تلفات مزرعه را به حداقل برسانند. عملکرد یک ماشین اغلب به مهارت اپراتور یا شرایط آب و هوایی و خاک بستگی دارد. با این وجود، تفاوتهای بین ماشینها را میتوان از طریق آزمایشهای مزرعه ای، گزارشهای تحقیقاتی و تجربه شخصی ارزیابی کرد.
هزینه ماشین آلات
هنگامی که نوع خاصی از ادوات خاک ورزی، کارنده ها، کولتیواتورها یا ماشین برداشت انتخاب شد، باید به این سوال پاسخ داد که چگونه هزینه های ماشین آلات را به حداقل برسانیم. در نظر گرفتن این نکات لازم است چون که ماشینآلاتی که برای یک عملیات کشاورزی خاص در یک مزرعه بسیار بزرگ هستند، باعث میشوند که هزینههای مالکیت ماشینآلات در درازمدت بهطور غیرضروری بالا باشد. از طرفی ماشین آلات بسیار کوچک هم ممکن است منجر به کاهش عملکرد محصول یا کاهش کیفیت شوند.
هزینه های مالکیت یا هزینه های ثابت
هزینه های مالکیت ماشین آلات شامل هزینه های استهلاک، بهره سرمایه گذاری یا همان خواب سرمایه، مالیات بر دارایی، بیمه و انبار یا سایه بان ماشین آلات می باشد. این هزینه ها به نسبت مستقیم با سرمایه گذاری و اندازه ماشین آلات افزایش می یابد.
هزینه های عملیاتی یا هزینه های متغیر
هزینه های عملیاتی شامل سوخت، روان کننده ها یا روغن ها و تعمیرات می باشد. با افزایش یا کاهش اندازه ماشین آلات، هزینه های عملیاتی در هر هکتار تغییر بسیار کمی دارد. استفاده از ماشین آلات بزرگتر سوخت و روان کننده بیشتری را در ساعت مصرف می کند، اما این امر اساساً با این واقعیت جبران می شود که هکتارهای بیشتری در ساعت پوشش داده می شود. همین امر در مورد هزینه های تعمیر نیز صدق می کند. بنابراین، هزینههای عملیاتی هنگام تصمیمگیری در مورد اینکه چه اندازه ماشینآلاتی و با چه عرض کاری، برای یک عملیات کشاورزی خاص مناسبتر است، اهمیت چندانی ندارند.
هزینه نیروی کار
با افزایش ظرفیت ماشین آلات، تعداد ساعات مورد نیاز برای تکمیل عملیات زراعی در یک منطقه مشخص به طور طبیعی کاهش می یابد. اگر نیروی کار استخدامی به صورت ساعتی یا پاره وقت با ماشین آلات کار می کند، مناسب است از نرخ دستمزد پرداختی، به اضافه هزینه سایر مزایایی که ممکن است ارائه شود، به عنوان هزینه نیروی کار در نظر گرفته شود. اگر کشاورز-مالک یا کارگر اجیر شده ای که دستمزد ثابتی دریافت می کند با ماشین آلات کار می کند، آنگاه مناسب است که نیروی کار به قیمت فرصت آن، یا بازده تخمینی که می تواند به دست آورد اگر در جای دیگری در تجارت مزرعه استفاده می شود، ارزش گذاری شود.
هزینه های به موقع انجام شدن عملیات
در بسیاری از موارد، عملکرد و کیفیت محصول تحت تأثیر تاریخ کاشت و برداشت قرار می گیرد. این هزینه “پنهان” مرتبط با ماشین آلات کشاورزی را نشان می دهد، اما با این وجود یک هزینه مهم است. ارزش این ضررهای بازده معمولاً به عنوان “هزینه های انجام به موقع” نامیده می شود.
مجموع هزینه های ماشین آلات
شکل 1 نموداری را نشان می دهد که تغییر در اندازه ماشین آلات بر هر نوع هزینه در یک موقعیت معمولی به چه شکل تغییر می کند. برای ماشین آلات بسیار کوچک (نسبت به هکتارها)، یک افزایش جزئی در اندازه ماشین آلات می تواند زمان و هزینه های نیروی کار را به طور قابل توجهی کاهش دهد، به اندازه ای که بیش از هزینه های ثابت بالاتر را جبران کند. با این حال، با ادامه افزایش اندازه ماشین آلات، صرفه جویی در هزینه به موقع انجام شدن عملیات کاهش می یابد و در نهایت هزینه کل شروع به افزایش می کند. بنابراین، یکی از اهداف انتخاب ماشین آلات و ادوات کشاورزی، انتخاب ماشین آلات در محدوده اندازه ای است که هزینه کل ماشین آلات کمترین است. یعنی نقطه ای وجود دارد که ابعاد ادوات انتخابی بهینه است و در آن نقطه، مجموع هزینه های ادوات، کمترین مقدار خود را دارد.
عواملی که بر اندازه ماشین آلات مورد نیاز تأثیر می گذارد
توصیه های ماشین آلات باید بر اساس ویژگی های هر مزرعه منحصر به فرد باشد. عوامل زیر بر انتخاب ماشین آلات تأثیر می گذارند و به ترتیب اهمیت مورد بحث قرار می گیرند.
مساحت زمین
از آنجایی که هر چه هکتار بیشتری کشت شود، ماشین آلات در مقیاس بزرگتر مورد نیاز است تا اطمینان حاصل شود که کاشت و برداشت به موقع انجام می شود. اگر یک تراکتور و اپراتور اضافی در دسترس باشد، جایگزین آن، خرید واحد دوم یا یک نمونه دیگر از برخی ماشینها است. یعنی اگر تراکتور و اپراتور بیکار داریم در بعضی ادوات به جای خرید ادوات با عرض دو برابر و بزرگتر، به صرفه است که از دو عدد ادوات با تراکتور و نیروی کار مستقل استفاده بشود.
تامین نیروی کار
میزان هکتاری که هر روز می توان مورد عملیات قرار داد به صورت ظرفیت مزرعه ای ماشین یا ادوات تعریف می شود که مهمتر و جامع تر از عرض کار یا هکتار تکمیل عملیات شده می باشد. ظرفیت مزرعه با واحد هکتار بر ساعت بیان می شود که نشان دهنده میزان هکتاری است که یکی از ادوات می تواند در یک ساعت انجام دهد. افزایش تعداد نیروی کار با استخدام اپراتورهای اضافی یا با استفاده از ساعات طولانی تر کار با همین نیروی موجود، در دوره های بحرانی ممکن است راهی نسبتاً ارزان برای افزایش ظرفیت ماشین آلات باشد. علاوه بر این، هزینه نیروی کار اضافی فقط باید در سالهایی متحمل شود که واقعاً از آن استفاده میشود، در حالی که هزینه سرمایهگذاری در ماشینآلات بزرگتر به محض انجام سرمایهگذاری قفل شده و تمام می شود. از سوی دیگر، نیروی کار اضافی ممکن است همیشه در صورت نیاز در دسترس نباشد و ساعات طولانی کار در چند روز می تواند خطرات ایمنی و سلامتی را برای افراد ایجاد کند. به طور خلاصه می توان گفت اگر با چند ساعت یا چند روز افزایش در ساعات کاری یا استفاده از نیروی انسانی بیشتر عملیات در زمان مناسب خود انجام می شود به صرفه است که این کار انجام شود ولی اگر به طور پیوسته و دائمی کمبود احساس میشود، افزایش عرض کار یا بزرگتر کردن ادوات الزامی می باشد.
عملیات خاک ورزی
تعداد روزهای مزرعه مورد نیاز قبل از اتمام کاشت تا حدی به تعداد عملیات جداگانه تکمیل شده در هر هکتار بستگی دارد. یعنی عملیات های جداگانه ای که با هر یک از ادوات انجام می شود، چه تعداد روز طول می کشد. کاهش تعداد عملیات خاکورزی انجامشده یا انجام بیش از یک عمل در یک سفر، میزان ظرفیت ماشینآلات مورد نیاز برای تکمیل به موقع عملیات مزرعه را کاهش میدهد و با ظرفیت کمتری از ماشین آلات با توجه به اینکه چند عملیات در یک سفر انجام می شود، می توان کار را پیش برد. البته، صرفه جویی در هزینه ماشین آلات ناشی از کاهش خاکورزی باید با افزایش احتمالی هزینه های شیمیایی و اثرات آن بر عملکرد مقایسه شود. چون نوعا عملیات های کم خاکورزی مخصوصا در سال های اولیه، منجر به استفاده بیشتر از علف کش ها و آفت کش ها می شود.
آب و هوا
الگوهای آب و هوا تعداد روزهای مناسب برای کار مزرعه ای را در یک دوره زمانی معین در هر سال تعیین می کند. اگرچه شرایط آب و هوای واقعی را نمی توان از قبل به اندازه کافی پیش بینی کرد که بتوان از آن به عنوان کمکی برای انتخاب ماشین آلات استفاده کرد، سوابق آب و هوای گذشته می تواند به عنوان راهنما مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان یک قاعده کلی، آب و هوا برای کارهای مزرعه ای در حدود 60 درصد در بهار و حدود 75 درصد در پاییز مناسب است. البته این درصد، تعطیلات، یکشنبه ها یا مناسبت های دیگر را در نظر نمی گیرد. انتخاب ماشین آلات و ادوات کشاورزی باید بر اساس الگوهای آب و هوای بلندمدت باشد، حتی اگر منجر به ظرفیت مازاد ماشین آلات در برخی سال ها و ظرفیت ناکافی در سال های دیگر شود. یعنی یک دوره طولانی مدت را باید در نظر گرفت و دوره محدود چندساله را نباید محاسبه کرد.
مدیریت ریسک
نوسانات در تعداد و وقوع روزهای مزرعه مناسب از سالی به سال دیگر باعث می شود که هزینه های به موقع انجام شدن عملیات تغییر کند حتی در زمانی که مجموعه ماشین آلات، تعداد هکتارهای محصول و عرضه نیروی کار تغییر نمی کند. سرمایهگذاری در ماشینآلات بزرگتر میتواند تغییرپذیری هزینههای خالص ماشینآلات را با حصول اطمینان از اینکه محصولات به موقع کاشته و برداشت میشوند، حتی در سالهایی که روزهای کاری خوب کمی وجود دارد، کاهش میدهد. هزینههای ثابت ماشینآلات با ماشینآلات بزرگتر بیشتر خواهد بود، اما تا زمانی که مجموعه ماشینآلات تغییر نکرده باشد، نوسان نخواهد داشت.